لغات آیلتس و تافل (Afflict)
چهارشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۴۰ ق.ظ
Afflict
🔊 /əˈflɪkt/
معنی: رنجور کردن، آزردن، مبتلاکردن، مصیبتزده کردن، دچار کردن، دامنگیرکردن، (مهجور) منقرض کردن،بر انداختن
📗 مثال:
🔻He was afflicted with poor eyesight and diabetes
🔻او از ضعف بینائی و دیابت رنج میبرد.
🔻Strife between the two Lords afflicted the village
🔻کشمکش میان آن دو لُرد دهکده را دچارمصیبت کرد.
🔻Citizens of several Kentucky mountain communities are afflicted by the worst poverty in the nation.
🔻اهالی چندین منطقه کوهستانی کنتاکی دچار شدیدترین فقر ممکن در کشور شده اند.
۹۷/۰۳/۰۹